کربلای یک...

وبلاگ اختصاصی محمد حسین رشیدی (طائف)
کربلای یک...
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندها

غمگسار و همدم روز مبادا هیـچـکس

حامی دیروز و پشتیبان فردا هیچـکس

راز دل با هرکسی گفتیم شد ضرب المثل

هیچکس مرد رفاقت نیست الّا "هیچکس"

"طائف"

پ ن: هو الذی لیس کمثله شی

  • طائف

  • طائف

  • طائف

نقل زَمَخشَری ست که روزی ابولهب
یک سنگریزه جانب احمد روانه کرد

ریگی - به طول و عرض نخود- در کَفَش گرفت
از روی کین، نبی خدا را نشانه کرد

تبّت یدا أبی لهب از آسمان رسید
فوراً لهیب خشم الهی زبانه کرد

فرمود: هر دو دست وی از تن بریده باد
نفرین بر آنکه این عمل ظالمانه کرد

یک دست او فقط به کمین نبی نشست
خشم خدا به دست دگر هم کمانه کرد

با این حساب، کیفر اهل سقیفه چیست؟؟
حق کسی که حمله بر این آستانه کرد؟

قرآن اگر هنوز می آمد چه می نوشت؟
در وصف آنکه خون به دل " اهل خانه" کرد

با مصطفى نکرد در آنجا ابولهب
با فاطمه هرآنچه که اهل زمانه کرد

دشمن ، تقاص لات و هبل را ازو گرفت
کار علی و باغ فدک را بهانه کرد

با هر دو دست، بست و شکست و کشید و کشت
جان بتول را هدف تازیانه کرد

"آتش به آشیانه ی مرغی نمی زنند"
نفرین بر آن که شعله در این آشیانه کرد
 محسن رضوانی

پ ن : راستی فاطمیه نزدیک است
  • طائف

کار هر سه هفته یک بار من (شایدم هر دوهفته) :

اینکه باید مراجعه کنم به فروشگاه زنجیره ای (ترجیحا رفاه و شهروند) اونوقت یه بسته مولفیکس هشتادتایی شماره 3 و یه بسته مولفیکس شصت تایی شماره 5 بزنم روی کولم و بیارم برای حسنا و محمد ابراهیم.

پ ن : 90 تومن ناقابل.

  • طائف
http://doamaria021.blog.ir


یعنی فکم چسبید به زمینا
  • طائف

عشق دنیای مرا سوزاند، اما پیشکش 

داد از این دارم که دینم سوخت، دنیا پیشکش


ای که می‌گویی طبیب قلب‌های عاشقی!

کاش دردم را نیفزایی، مداوا پیشکش


دشمنانت در پی صلحند اما چشم تو

دوستان را هم فدا کرده‌ست، آنها پیشکش


بس‌که زیبایی اگر یوسف تو را می‌دید نیز

چنگ بر پیراهنت می‌زد، زلیخا پیشکش


ماهیِ تنهای تنگم، کاش دست سرنوشت

برکه‌ای کوچک به من می‌داد، دریا پیشکش ! 


سجاد سامانی

  • طائف

به قفس سوخته گیریم که پر هم بدهند

ببرند از وسط باغ گذر هم بدهند


حاصل این همه سال انس گرفتن به قفس 

تلخ کامیست اگر شهد و شکر هم بدهند


همه ی غصه ی یعقوب از این بود که کاش 

باد ها عطر که دادند خبر هم بدهند


ما که هی زخم زبان از کس و ناکس خوردیم

چه تفاوت که به ما زخم تبر هم بدهند


قوت ما لقمه ی نانیست که خشک است و زمخت 

بنویسید به ما خون جگر هم بدهند


دوست که دل خوشی ام بود فقط خنجر زد 

دشمنان را بسپارید که مرهم بدهند


خسته ام مثل یتیمی که از او فرفره ای

بستانند و به او فحش پدر هم بدهند


حامد عسگری



پ ن : بیت آخرش ):


  • طائف

تصمیم گرفتم ازین به بعد از شاعران خوب کشور هم غزلیاتی بذارم و فقط به انتشار اثر شاعران بد کشور (خودم) نپردازم... بنابراین سروده های خودم رو در قسمت "دلسرود" و سروده های دیگران رو در قسمت "امانت مردم"  میتونید مشاهده بفرمایید.


ممنون از نگاهتون.

  • طائف

این محمد ابراهیم ما هم در این دوماهی که به دنیای ما تشریف آورده اصلا احترام پدر سرش نمیشه هی بالا میاره روی ما

پسر بزرگ کردم عصای دستم باشه نه اینکه چپ و راست استفراغ کنه رو ما

خداجونم در جریان امور هستید که.

  • طائف