کار هر سه هفته یک بار من (شایدم هر دوهفته) :
اینکه باید مراجعه کنم به فروشگاه زنجیره ای (ترجیحا رفاه و شهروند) اونوقت یه بسته مولفیکس هشتادتایی شماره 3 و یه بسته مولفیکس شصت تایی شماره 5 بزنم روی کولم و بیارم برای حسنا و محمد ابراهیم.
پ ن : 90 تومن ناقابل.
عشق دنیای مرا سوزاند، اما پیشکش
داد از این دارم که دینم سوخت، دنیا پیشکش
ای که میگویی طبیب قلبهای عاشقی!
کاش دردم را نیفزایی، مداوا پیشکش
دشمنانت در پی صلحند اما چشم تو
دوستان را هم فدا کردهست، آنها پیشکش
بسکه زیبایی اگر یوسف تو را میدید نیز
چنگ بر پیراهنت میزد، زلیخا پیشکش
ماهیِ تنهای تنگم، کاش دست سرنوشت
برکهای کوچک به من میداد، دریا پیشکش !
سجاد سامانی
به قفس سوخته گیریم که پر هم بدهند
ببرند از وسط باغ گذر هم بدهند
حاصل این همه سال انس گرفتن به قفس
تلخ کامیست اگر شهد و شکر هم بدهند
همه ی غصه ی یعقوب از این بود که کاش
باد ها عطر که دادند خبر هم بدهند
ما که هی زخم زبان از کس و ناکس خوردیم
چه تفاوت که به ما زخم تبر هم بدهند
قوت ما لقمه ی نانیست که خشک است و زمخت
بنویسید به ما خون جگر هم بدهند
دوست که دل خوشی ام بود فقط خنجر زد
دشمنان را بسپارید که مرهم بدهند
خسته ام مثل یتیمی که از او فرفره ای
بستانند و به او فحش پدر هم بدهند
حامد عسگری
پ ن : بیت آخرش ):
تصمیم گرفتم ازین به بعد از شاعران خوب کشور هم غزلیاتی بذارم و فقط به انتشار اثر شاعران بد کشور (خودم) نپردازم... بنابراین سروده های خودم رو در قسمت "دلسرود" و سروده های دیگران رو در قسمت "امانت مردم" میتونید مشاهده بفرمایید.
ممنون از نگاهتون.