بر هر چه به جز عشق علی کور و کرم کن
*از خویش خبردار و زخود بی خبرم کن
*شیدا کن و آشفته کن و در به درم کن
عمریست که خاکی به سر خویش نکردم
*ای دوست عنایت کن و خاکی به سرم کن
صد بار سیه کاری من قلب تو خون کرد
*یک بار ازین فاجعه خونین جگرم کن
همواره تو بهرم پدری کرده ای اما
*من ناپسرت بوده ام "آقا پسرم" کن
گفتند که یاران خمینی همه رفتند!!
*با قافله ی روح خدا همــسفـرم کن
من شیعه سیدعلیَم مذهبم از اوست
*برمنصب جانبازی او مــفتخــرم کن
*من هیچ تو دریای کرم باز کرم کن
*دیوانه و دیوانه و دیوانه ترم کن
*بر هرچه به جز عشق علی کور وکرم کن
*در هم شکن اعضای مرا منکسرم کن
*در دامن گودال به خون غوطه ورم کن
*چون پیکر صد پاره او منتشرم کن
*یا همچو علمدار حرم مختصرم کن
*خاک سیَهم با نظر خویش زرَم کن
* یعنی که سرانجام مرا خاک حرم کن
"طائف"
"تابستان 90 "
پ ن 1: *یا در دل گودال به خون غوطه ورم کن... *یا سوخته ی آتش دیوار و درم کن.
پ ن 2 : آخر همه مصراع های *دار یه "لطفا" اضافه کنین.