کربلای یک...

وبلاگ اختصاصی محمد حسین رشیدی (طائف)
کربلای یک...
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان
پیوندها

۲ مطلب در آبان ۱۳۹۴ ثبت شده است

علی مولا علی مولا...

تو ذوالجلال و ذوالکرمی       تو قبله ی بیت الحرمی

این اعتـقاد و بـاورمه           که صاحب الاختیارمی

یل بدر و شیر خندق فاتح میدان خیبر

شـده کامل با ولای تو رسالات پیمبر

تویی تنها همسر و همسنگر زهرای اطهر

مـا تـا عنـایات علـی و فاطـمه داریـم

کِی دیگر از دشمن هراس و واهمه داریم

هیهات منّاالذّله...

یا حسین جان یا حسین جان...

جَـوونی ما فـدای تو          بهشت ما روضه های تو

آرزومونه شهید شدن           تو راه کرب و بلای تو

مث اون اسطوره های عزت و مردی و ایثار

مث اون جان برکفای عرصه ی خونین پیکار

مث مهدی نادری و مثل حاج مهدی علمدار

تو لحظه های عاشقی سید الشهدا (ع)

خالیه جای لاله های مسجد الزهرا (س)

هیهات منّاالذّله...

اباصـالح اباصـالح ...

منتقـم خون فاطمه           وارث سردار علقـمه

با ذوالفقار علی بده          به ظلمت دنیا خاتـمه

ریشه کن آل سعودُ با دم یا مرتضی کن

با دم یا فاطمه کاخ سفیدُ کربلا کن

سر مزدوران اسرائیلیُ از تن جدا کن

یاری نمـا ایـن انقـلاب و مـلّت مـا را

ایـن رهـبر آزاده ی بـا غـیرت مـا را

هیهات منّاالذّله...

 

سبک اجرا:

  • طائف

"شب اول"

ای شاهنـشـاه بی قرینه

میا به این شهر جفا و کینه

جـان زینب ، جان سکینه

میا به این شهر جفا و کینه

 

جان مسلم فـدای جـانت

حمیده ی من نذر دخترانت

قربان طفل شـیرین زبانت

حمیده ی من نذر دخترانت

 

"شب دوم"

با سربازان بی نظیرش

به کربلا آمد حسین زهرا

با پرچمداری وزیرش

به کربلا آمد حسین زهرا

 

با یاس و ارغوان و لاله

به کربلا آمد حسین زهرا

همراه زهرای سه ساله

به کربلا آمد حسین زهرا

 

"شب سوم"

آیـات کـوثر حسـینم

سه سالگی مادر حسینم

یاس و نیلوفر حسینم

سه سالگی مادر حسینم

 

تیـمار حنـجر حسینم

سه سالگی مادر حسینم

در آغوشـم سر حسینم

سه سالگی مادر حسینم

 

"شب چهارم"

قــربان غربتت برادر

محمد و عونم فدای اصغر

یابن الزهرا نمرده خواهر

محمد و عونم فدای اصغر

 

شیران حیدرند و جعفر

محمد و عونم فدای اصغر

شـاگـردان علـی اکبر

محمد و عونم فدای اصغر

 

"شب پنجم"

عمه داغ عمو مرا کشت

تو را به جان فاطمه رها کن

این بغض در گلو مرا کشت

تو را به جان فاطمه رها کن

 

بگذار از خیمه پر بگیرم

تو را به ارواح خاک ابالفضل

در یاری عـمو بمـیرم

تو را به ارواح خاک ابالفضل

 

"شب ششم"

میگیرم ای قوم حرامی

شبیه بابا نیزه ی جمل را

می کارم در گلوی شامی

شبیه بابا نیزه ی جمل را

 

میگیرم انـتقـام سیلی

از این تبار قنفذ و مغیره

حق بانـوی چهره نیلی

از این تبار قنفذ و مغیره

 

"شب هفتم"

لبخندت شد قـاتل مادر

خدا نگهدارت خوشکل مادر

جـاماندی کنج دل مادر

خدا نگهدارت خوشکل مادر

 

آبـروی مـرا خـریدی

وقتی از آغوش بابا پریدی

تا عمو محسن پرکشیدی

وقتی از آغوش بابا پریدی

 

"شب هشتم"

با دست تو شکار کوفی

چه دیدنی شد ای حیدر بابا

فریاد الـفرار کوفی

شنیدنی شد ای حیدر بابا

 

لشکر با یک حمله دوتا شد

ولی بیا خیمه دل نگرانم

بین لشکر کوچه بنا شد

علی بیا خیمه دل نگرانم

 

"شب نهم"

ای مشک بی وفا چه کردی

خجالتم دادی پیش سکینه

آبـروی مرا چـه کردی

خجالتم دادی پیش سکینه

 

بهتر که علـقمه بمـانم

که روی دیدار حرم ندارم

در پیـش فاطمه بمانم

که روی دیدار حرم ندارم

 

"شب دهم"

ساعات آخر حسین است

شب فراق خواهر حسین است

آشفته مادر حسین است

شب فراق خواهر حسین است

 

امشب خیمه امن و امان است

ولی چرا زینب دل نگران است

سقـا بر خـیمه پاسبان است

ولی چرا زینب دل نگران است

 

سبک اجرا

  • طائف